همشهري جوان - شماره 160 - ويژه نوروز 1387

 

ياد ايام...

خروجی وبلاگ 85   همشهري جوان 84 همشهري جوان 83 همشهري جوان 83

پيش درآمد

اول سلام. از همين جا به تمام دوستان گلم سال نو را تبريك ميگم و اميدوارم غصه‌هاتون توي سال جديد زودگذر و شادي‌هاتون پابرجا بمونه. اين پست چون قراره تا شماره جديد مجله در سال جديد ادامه داشته باشه از الان بايد بگم كه هر روز منتظر به روز شدن اون باشيد. نمي دونيد چه خواب‌هايي واسش ديديم!!!

بر خلاف تمشك دادن، گوي دادن يك امر كاملا سليقه‌ايه و لذا از اين به بعد يك قسمت هم گذاشتيم واسه اينكه بقيه بچه ها بتونند به بهترين مطلب هر شماره گوي بدهند ولي چون يه گوي بيشتر از طرف خواننده‌ها نمي‌ديم هر مطلبي طرفدار بيشتري پيدا كرد گوي را كسب مي‌كنه. پس دست به كار بشيد!

تشكر از دوستان گلم مهدي صالح پور و علي كه عكس طرح جلد ها را بهم رسوندند.

نظر شما چيه؟ (شماره 1)

به نظر شما بهترين و بدترين طرح جلد در سالي كه گذشت كدوم بودند؟ (مي تونيد سه تا از بهترين و سه تا از بدترين‌ها را انتخاب كنيد)

همشهري جوان

پريزاد: بهترينهاي طرح جلد:141- 155- 150 – 137 (ابوالفضل: فقط سه تا!) و بدترين ها:158-152 نه به خاطر خود طرح بلکه به خاطر زمان نامناسب استفاده از اين طرح

الناز صفات: 117 (ابوالفضل: احتمالا نظرشون بهترين طرح بوده)

بهاره: اولا جلدهاي خوب خيلي بودند و من بيشتر از 3تا مي گم : 121-132-140-144-157 و جلدهاي ضعيف: 129-131-159 (ابوالفضل: تو رو خدا فقط سه تا!)

هاله: به نظر من بهترين جلد يانگوم بود و ناراخت کننده ترين (نه بدترين) جلد شهرام جزايري.
شاد باشيد

زاغچه: بهترين:121 – 116 – 115 - 140 بدترين: 158 -  113 - 128

بربط: بهترين: 121/140/142 بدترين: يه کمي زياده! نمي تونم تصميم بگيرم!

انسان نه چندان معمولي: بهترين جلدها به نظر من: 116-133-145-143 بدترينها :158-114-152(به خاطر اون موقعيت زماني)

پريسا: بهترين ها: 134، 137، 140 بدترين ها: 128، 131، 158

ساحه (سايه): به نظر من بهترين جلدها يانگوم و رامبد جوان اينا بودند... بدترين دلم نمياد بگم آخه فکر مي کنم به هر حال برا همشون زحمت کشيده شده

حسين هاشمي: بهترين جلد130 140 147 بدترين جلد 158 که واقعا در حد همشهري جوان و عليرضا خمسه نبود ....148 160 که واقعا ...

قانون: من جلد شماره هاي 121و 134و 141و 144 رو از بهترين جلد ها مي دونم! از اونطرف شماره ي 118 رو کي از ضعيف ترين هاش مي دونم!

انسيه: به نظر من جلد شماره 137 بهترين و شماره 115 ناخوبترين طرح جلد بودند.

مريم فشندي: بهترين جلد به نظر من جلد شهرام جزايري بود!! و البته بدترين هم جلد يانگوم

نظر شما چيه؟ (شماره 2) - به پيشنهاد سميه توده‌كشت

اگر تو خونه تکوني عيد براي پاک کردن شيشه ها روزنامه کم بياوريد از کدوم صفحه هاي همشهري جوان استفاده مي کنيد؟

هادي: من با صفحه های راهنما اين کار رو می کنم

پريزاد: من صفحات ورزشي وموسيقي وگالري وگاهي گفت وگوهايي را که خوشم نيومده واسه پاک کردن پنجره ها انتخاب ميکنم

بهاره: من اين کار را با صفحات دانش، موفقيت، موسيقي و گزارش و مصاحبه هايي که دوست ندارم انجام مي دم.

زاغچه: فکر مي کنم من با صفخات ورزشي و گاهي راهنما اين کار رو بکنم!

انسان نه چندان معمولي: صفحه ي راهنما و آخرين صفحه ي مجله وقتي که مهمان مجله رو برميدارن وتوش تبليغات ميزارن

لينك‌هاي مكمل

شخصيت متولدين سال موش و طالع بيني سال موش

پژوهشكده رويان

سايت شخصي حبيب‌الله دهمرده و در ويكي‌پديا و مصاحبه در صندلي داغ

گوي و تمشك هاي اين هفته:

 انتخاب گوي هفته هم از اون انتخاب هاي سخت بود اما خب با تشكر از گزارش شگفت انگيزها گوي اين هفته را تقديم مي كنيم به گزارش هفت سين، هفت سرباز به خاطر زحمت زيادي كه براي تهيه اون كشيده بودند.

 يه سوال فني: يعني هيچ عكسي با كيفيت بهتر از آقايان حسيني راوندي و بي نياز وجود نداشت واسه صفحه يادداشت ها؟؟؟

 بعد از خوندن يادداشت ها حس كردم تم اصلي يادداشت آقاي امين و آقاي حسيني راوندي يكي بود، يا من دچار توهم شدم يا اينكه واقعا اين دو تا اينجوري بودند.

 با اينكه براي گزارش دور ايران در 13 روز زحمت زيادي كشيده شده بود اما بهتون توصيه مي كنم به هيچ وجه از خط كشي روي نقشه استفاده نكنيد چون حتما يه جايي گم خواهي شد آخه چند تا از تورها خط راهنما نداشت يا خط راهنماش وسط راه قاط مي زد.

 توي گزارش صفحه 38 در مورد فيلم هاي سينمايي نوروزي خط و فلش مربوط به فيلم سينمايي گروه كر درج نشده بود.

 راستي شما فهميديد چرا توي معرفي فيلم هاي سينمايي نوروزي اسم انگليسي فيلم پينگ پونگ هم پينگ پونگ درج شده بود؟؟؟

 آخرش نفهميديم توي فيلم هاي نوروزي اسم فيلم روز 29 اسفند شبكه دو در دره خدايان بود يا در دره آلاه؟؟؟

 توي اولين سين سينمايي رويدادها اونجا كه آقاي ضرغامي مي خواسته سينما را هجي كنه گفته: سين، نون، ميم، يا ، الف. خب اين كه ميشه سنميا؟؟؟

 امان از دست اين گزارش سالانه گوي و تمشك ها: چرا آمار تعداد گوي فيلم هاي مستند در جدول كلي گوي ها و مجموع تعداد گوي ها در جدول فيلم مستندها نمي خورد؟؟؟

 يه چيز ديگه هم اينكه اگه طبق گفته خودتون ملاك تعداد تمشك و تفاضل گوي و تمشك است پس چرا توي جدول بخش هاي خبري اخبار 21 با دو تمشك پايين تر از خبر 20 شبكه 4 و 6 آمده است؟؟؟

 يه تمشك هم به متن 13 كلمه اي توي صفحه روزها براي آقاي بورقاني كه فكر مي كنم اگه نمي نوشتيد هم خودتون سنگين تر بوديد هم منت سر اون مرحوم نمي گذاشتيد.

 توي صفحه 89 فرموديد كه نتيجه طرح جلد را خوانندگان پنج شنبه ها روي كيوسك مي بينند و اين براي چندمين بار ثابت مي كنه كه خواننده براي شما به معني همشهري هاي تهرانيتان است نه باقي كشور كه شنبه مجله به دستشون مي رسه.

 تمشك كوچولو هم عبارتند از: صفحه 8 : كدم = كدوم، صفحه 28 : گرماي مطبوع آب را روي تنت است حس مي كني = گرماي مطبوع آب را كه روي تنت است حس مي كني يا گرماي مطبوع آب را روي تنت حس مي كني، صفحه 34 : م‏همان = مهمان، صفحه 44 : چه ربطي دارده = چه ربطي دارد، صفحه 45 : شكم‏م = شكمم، صفحه 49 : بتمشك خورترين = تمشك خورترين و صفحه 76 : ببله = بله

 تمشك هاي يلخي اين هفته هم عبارتند از: صفحه 23 : با معرفت« = با معرفت» و وسياوش» = و «سياوش»، صفحه 38 : «گنگستر» آمريكايي = «گنگستر آمريكايي»، صفحه 97 : مدير در 22 خط مانده به آخر بايد bold بشه.

محاسبات آخر سال

همونطور كه احتمالا در جريان اين قسمت از پست هستيد با خودمون قرار گذاشتيم كه همونطور كه مجله به تلويزيون گير ميده و به اون تمشك و گاهي گوي ميده ما هم اين بلا را سر خود مجله آورديم با اين تفاوت كه بلا جلوگيري از لوث شدن ماجرا در هر شماره فقط به يك مطلب گوي مي ديم اما چون تمشك ها از سليقه ما تا حد زيادي به دوره در نتيجه تا جايي كه جا داشته باشه بهشون تمشك خواهيم داد.

به هر حال از شماره 152 شروع به اين عمل كرديم. و همونطور كه توي جدول ها مي بينيد از مجموع 9 گوي گزارش ها با دستيابي به 2 گوي از نظر ما بهترين بخش مجله توي اين مدت بود.

بخش سينما و تلويزيون با دريافت 6 تمشك و 2 تمشك كوچولو و 2 تمشك يلخي رتبه اول را توي تمشك گيري كسب كرد. همچنين طرح جلد با توجه به تعداد صفحات و تعداد تمشك هاي دريافتي به نوعي اول شده.

اما صفحه بسم الله و ميهمان هفته بدون تمشك واقعا شاهكار كردند (هر چند تمشك دادن به صفحه بسم الله كمي تا قسمتي سخت و حتي غير ممكنه)

بيشترين تمشك كوچولو به رويداد در هفته سينمايي و گزارش ها و سبك زندگي رسيد و بيشترين تمشك يلخي هم به گزارش ها و سينما و تلويزيون رسيد. (تمشك يلخي از شماره 158 محاسبه گرديد)

داستان ماه هم در اولين حضور خودش موفق به دريافت يه تمشك يلخي شد.

 گوي و تمشك 1 - همشهري جوان

گوي و تمشك 2 - همشهري جوان

نظرات برگزيده خوانندگان (دستمون توي تخليص نظرات بازه!)

مهدي صالح‌پور: جلد امسال در مقايسه با سال‌هاي گذشته ضعيف‌تر بود. زياد حال نكردم. طرح جلدهاي ارسالي قشنگ‌تر بود... جلد سال 83 يه خروس بود كه روي موتور داشت مي‌پريد.

پريزاد: تقريبا تمام مجله را تو اين دو روز خوندم. خيلي خوب بود.

چيزي شبيه روزنامه: بنظرم صفحه آرايي صفحه اول بسيار خوب و جالب است لااقل شکل تازه اي کار شده.

انسان نه چندان معمولي: همين امروز گرفتم !اصلا قابل مقايسه با ويژه نامه ي پارسال نيست! نميدونم شايد هم توقع من زياد بوده !

توده كشت: مطالب اين شماره از اونهايي نبود كه از اول تا آخر بشيني پاشون. نه اين كه جالب نباشن نه. ولي تيكه تيكه خوندن مطالبش هم براي خودش چيزي بود . من ده دور ورقش زدم ولي به جز مهمان و حمام و يادداشتها هيچ بخشي رو از اول تا آخر نخوندم. خلاصه سير نخوندم ناخونكي سير شدم! از يه چيزي هم دلم گرفت و اون دو سه خط در مورد احمد بورقاني بود . انگار نه انگار همين يه ذره نشاط توي مطبوعات ما بازمانده دوران مديريت اون مرحومه. بي خيال باز هم تكرار مي كنم از نشريه حكومتي نميشه بيشتر از اين انتظار داشت.

بهاره: ويژه نامه امسال خيلي پر و پيمان و مفصل است. اصلا با سال پيشي قابل مقايسه نيست. پارسالي نسبت به اولين شماره نوروزي خيلي ضعيف بود. اما امسال ذوباره بچه ا اوج گرفتن. گزارشها فوق العاده است. بيشتر عکس ها دست اوله. ايده موش توي صفحات خيلي بامزه شذه. همه چيزي هم هست. خودتان ويژه نامه عيد چلچراغ را ببينيد و بعد قضاوت کنيد. مجله ما امسال خيلي باحال شده.

زاغچه: با طرح روي جلد اصلا حال نکردم! اين موش گوشه صفحه ها هم آخر خنکي و بي‌مزگي بود!!( البته با عرض معذرت!!) مطلب خواندني اما زياد داشت بهتره از هفت سينبرگزيده رويداد در هفته اي ها نگم که....!! خصوصا سينماييش که.....!! کميک استريپ ها هم که کمي تا قسمتي بيشتر به درد خندوندن بچه ها مي خورد تا جوانان!!

مهدي صالح‌پور2: سطح مطالب از ژارسال بالاتره... مطالب قشنگ زياد داشت... توي بخش 7سين سال هم من از اجتماعي و ورزشي خوشم نيومد ولي سينمايي اش خيلي قشنگ بود. سبک زندگي هم عالي بود. دست بچه ها درد نکنه. مطلب آقاي بي نياز هم جالب بود... (خوردن) و کاريکاتور هاش عالي!!! ... يادداشت هاي تحريريه هم يه جوري بودن... کم و دل نچسب!!!

مريم فشندي: خيلي جالبه ولي راست مي گن.. پارسالي بهتر بود

حميدرضا: تا اينجايي که خوندم جالب بودش. البته طرح روي جلد سال پيش بهتر بود

پريزاد: يه تمشک:صفحه61مطلبي تحت عنوان معمار سينما راجع به آنتونيوني مرحوم. دست جناب آنتونيوني اسم کوچيکشو پوشونده؛ اتفاقا به نظر من هم ايده استفاده از موش جالب بود وهم در کل شماره خوبي از کار در اومده بود.

يك انسان نه چندان معمولي2: سطح مطالب خوب بود ! يادداشتها قانع کننده بودند ! سوژه ي موشها بامزه بود ! روزها ميتونست بهتر باشه !در مورد بعضيها کم کار شده بود !دو خط کم بود  گفتگو با شهيد فرد و قطبي خيلي خوب بود

آبجي سميه: مجله رو کامل نخوندم.يادادشات ها خيلي خوب بود..ولي نسبت به سال قبل افت داشت....

عليرضا فرازمند: فکر نمي کردم اينقدر خوب راجه به همشهري جوان بنويسي. من فعلا با مجله مشکل فکري پيدا کردم هرکي ميتونه منو يه کمکي کنه بگه.

زاغچه: در مورد عکس آقاي راوندي و آقاي بي نياز موافقم. اما گزارشي رو که بهش گوي داديد نخوندم هنوز. تمشک صفحه يادداشت ها هم محرز بود.

پريسا: يه تمشک يلخي هم مي دهيم به خودتان که در بخش تمشک ها نوشته ايد: توي گارش صفحه 38! (به جاي گزارش!) (ابوالفضل: الان درستش كرديم)

موسي حسيني راوندي: نوروز مبارک. ايشالا سال خوبي در پيش داشته باشيد.

سرباز معلم جنوبي: سلام. عيدتون مبارک باد ، من خوشحالم که همشهري جوان لطف کرده و در ويژه نامه نوروزي شان از من و وبلاگم گفته اند ...موفق باشيد

اما...

اين شاخه گل هم تقديم به تمام دست اندر کاران مجله بابت زحمات فراواني که توي سال گذشته براي مجله کشيدند.

                             گل - همشهری جوان

شماره 159

ياد ايام...

همشهري جوان 85   همشهري جوان 110 84

پيش درآمد

دوستان سلام. اين هفته ممكنه بنا به دلائلي برنامه به روز رسانيمون يه كمي نظم هميشگي خودش را از دست بده. هر چند سعي مي‌كنم اينطور نشه اما اگه شد شما ببخشيد. بابت هفته گذشته كه نتونستم بعضي از نظرات را توي پست بيارم هم معذرت مي خوام.

گوي و تمشك‌هاي اين هفته:

 گوي اين هفته را ضمن تشكر از آقاي بهداد و طرح زيبا و بكرشون تقديم مي كنيم به صفحه موفقيت و آقاي بي‌نياز به خاطر سير صعودي صفحه موفقيت كه مداوم بوده و اميدواريم ادامه پيدا كنه.

 اين تمشك هم به وبلاگ خودمون كه اين هفته واقعا نظم هميشگي خودش را از دست داده بود!!!

 بابا شورش را در آورديد. يه جمله جالبي هست كه ميگه هرگز يه شوخي را دو بار نكن. اونوقت شما توي اين شماره مجله دقيقا 5 بار ماجراي سرمربيگري تيم ملي را تكرار كرديد!!! بسه بابا!

 كدوم يك از خواننده‌ها فهميد علت مصاحبه با خانم جلوداريان توي صفحه رويداد در هفته اجتماعي چي بود؟؟؟

 «باخت مفتضح 4 بر يك بارسا به اتلتيكو مادريد...» اصل خبر اين بوده كه با توجه به اينكه بارسا 4 بر دو باخته نتيجه مي گيريم كه وقتي اصل خبر اشتباه باشه ما بايد چي كار بكنيم؟؟؟

 تمشك كوچولوي اين هفته هم مي‌رسه به رويداد در هفته اجتماعي و «كلك و پر» = «كرك و پر» ايشون

 تمشك يلخي هم مال رويداد در هفته اجتماعيه: «روزنامه آن وري» و «سازمان بي فايده» بايد bold‌ بشه.

نظرات برگزيده خوانندگان

ضرب‌المثل‌هاي انگليسي (يحيي): سلام مجله رو امروز صبح خريدم کمي سر فصلاشو خوندم  اما خوب طرح روي جلد مجله رو که کامل ديدم ميخوام نظرمو بگم البته به صورت شعر نظر خودم و به شما و به شاعر بزرگ شهريار ميگم : شهريارا ، دلم آتش بگرفت مي‌داني، گفته ناگفته تو احوال مرا ميخواني، سحر از دولت بختم به مکاني رفتم... (ابوالفضل: ادامه در بخش نظرات)

بي غم: تورو خدا اينقدر به طرح جلد گير نديد. به نظر من اين از بهترين طرح ها بود (ابوالفضل: منظور شماره قبليه)

مهدي صالح پور: اين شماره خيلي مسخره بود. تابلو بود که همه انرژي بچه ها واسه ويژه نامه بوده! من توي 2 ساعت همه 68 صفحه رو خوندم(البته مطالبي رو که خوشم مي اومد) ... اين شماره رو بي خيال... منتظر پست ويژه عيدت هستيم...

توده كشت: مي شه يه نظر سنجي بذاري تو پستت؟ سوالش اين باشه: اگر تو خونه تکوني عيد براي پاک کردن شيشه ها روزنامه کم بياوريد از کدوم صفحه هاي همشهري جوان استفاده مي کنيد؟ شرکت براي عموم آزاد است به جز اون بچه تيتيشهايي که مي خوان قربون صدقه مجله برن و باکراوات سر عقدشون يا تور لباس عروسي شون هم که شده شيشه پاک مي کنن اما با همشهري جوان نه.

سايه: عکس عليرض خمسه آدم رو ياد دونقطه- دي مينداخت، نه؟

انسان نه چندان معمولي: منم با مهدي موافقم! اصلا نچسبيد!با اينکه کامل نخوندم ولي چي ميشه گفت آخه؟؟؟ خوشحالم که براي يک بار هم شده همه فهميدن دير رسيدن مجله يعني جي ؟حالا احتمالا به خاطر بعضيها هم که شده دست به کار ميشن و اين مشکل رو برطرف ميکنن! راستي اين گوي دادن مجله ديگه چه صيغه ايه!هر چقدر فکر ميکنم ميبينم مجله نسبت به صدا وسيما خيلي لطف داره ! والا

کناره گيري فيدل کاسترو خيلي قشنگ از آب در اومده بود! از آقاي رضايي ممنون به خاطر زحمتي که کشيدن. توي قسمت يادداشتها: يادداشت خانم مرعشي فوق العاده بود! خيلي زيبا بيان کرده بودن! معلومه که خانم مرعشي براي يادداشتهاشون زحمت زيادي ميکشن! از ايشونم ممنونم

توده كشت: اين شماره حسابي خوراك داشت براي تمشك كوچولو. مي دونم خودت به خوبي خدمتشون مي رسي اما اجازه بده اين تمشكو من بدم به احسان ناظم بكايي كه خودش تمشكاي آبدار به اين و اون تقديم مي كنه: پاريس ان ژرمن؟ !!!! اگه خودش اطلاعات نداره بره صفحه بعد از احسان عمادي املاي "پاري سن ژرمن" بپرسه. راستي ديدي تو راهنما آقاي عمادي مقام سيادتشو تقديم كرده بود به ناظم بكايي؟ اين سوتيا نشون ميده چقدر براي در آوردن ويژه نام هولن.....نه بابا چشمم آب نمي خوره براي ما هول باشن براي تعطيلات خودشونه. حق هم دارن مگه من و شما بدمون مياد آز تعطيلات؟

زاغچه: هنوز که کامل نخوندمش ولي اين شهريار کپي هري پاتر افتاده بود!! پيام دهکردي هم شبيه حسن گلاب! رويداد در هفته اجتماعي ترکانده بود! اما ورزشي نه! راستي با حرف هاي رويداد در هفته نويس ها که در بخش مسابقه گفته بودند ما خودمان به اندازه کافي خودمان را تکرار مي کنيم شديدا موافقم!! اميدوارم سال جديد سوژه هاي جديدتري گير بياوريد. البته واژه هاي کل يوم! و ژنرال پارک پرديسان و سارکوزي و نمودار رسم شدن(جمله!) و اينجور حرفا ديگه جزئي از نوستالژي هاي ما شده اند و بهتر است بمانند! اصلا رويداد در هفته بي اينها لطفي ندارد!

پريزاد: من هم وقتي مجله رو روي دکه ديدم فکر کردم حسن گلابه. گزارش شهرياران جوان وسبک زندگي جالب بود. نتايج مسابقه همشهري جوان نويسي هم واسم جالب بود.

نارين: صفحه روي جلد بهتر بود. رويداد در هفته هاي اجتماعي از همه بهتر بود. در مورد بقيه مجله هر وقت يادم اومد ! نظرم رو ميگم !راستي يادداشت خانم ملکي فر هم حرف دل من بود .

زهرا: مجله ي اين دفعه بد نبود گرچه خيلي دير به دستمون رسيد ولي من که از طرح روي جلد خيلي خوشم اومد ولي وقتي با کلي ذوق و شوق به اين و اون نشون مي دادم همه کلي دقت مي کردن تا بفهمن اين دونفر(پيام دهکردي و اردشير رستمي)بالاخره کي هستن.جالب اينجا بود که همه از دور پيام دهکردي رو با حسن گلاب اشتباه مي گرفتن. راستي مثلا قرار بود امروز ويژه نامه برسه ولي هنوز نرسيده احتمالا فردا مياد. راستي يه سوال: از کي تا حالا آقاي ناظم بکايي سيد شدن؟؟؟احتمالا تازه شجره نامه شون به دسنشون رسيده

ضرب‌المثل‌هاي انگليسي: کل مجله نسبت به هفته قبل ضعيف بود ولي بعضي از مطالب خواندني بودند مثل مطلب جاي براي پير مردها نيست - رويداد هاي هفته و بوي عيدي بوي نفت به نظر ما جالب بود. تمشک دومتون هم به حق و به جا بود ما که حرصمون در اومده بود خنک شديم

هادي: اي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ايها الناس ويژه نامه هنوز نيومده مشهد. من چي کار کنم.

نارين: يه تمشک يلخي هم به خودتون بديد که بايد اسماي پريزاد و نارين bold نوشته ميشد .

ادامه دارد...

شماره 158

ياد ايام...

  85     84

پيش درآمد

دوستان سلام. ضمن تشكر از كليه عزيزاني كه به اون سوالي كه در ناحيه جنوب شرقي وبلاگ اومده بود پاسخ دادند بايد به اطلاعتون برسونم كه اين هفته با توجه به درصد نظرات شما توي همون قسمت، ستون لينك صفحات مجله حذف يا ادامه داده خواهد شد. ضمن اينكه اگه فكر مي‌كنيد ميشه توي وبلاگ كارهاي بهتري هم انجام داد پيشنهاد بديد تا مشتاقانه از طرف ما بررسي بشه (همونطور كه ستون گوي و تمشک و نظرات برگزيده با نظر شما توي وبلاگ اضافه شد)

از انسيه خانم به خاطر اينكه عكس طرح جلد شماره 108 مجله (قلعه نويي توي بخش ياد ايام) را بهم رسوندند كمال تشكر را دارم

راستي منتظر پست ويژه نوروزمون باشيد!

گوي و تمشك‌هاي اين هفته:

 گوي اين هفته ضمن تشكر از سبك زندگي عزيز ميرسه به صفحات روزها كه واقعا شاهكار بود.

 مدير عامل انجمن زندگي مثبت ايرانيان گفت: «راه انتقال بيماري ايدز 5/67 درصد اعتياد تزريقي، 5/7 درصد آميزش و 23 درصد نامشخص (!) است» خب آقاي مدير عامل اين كه سر جمع ميشه 98 درصد پس بقيه‌اش چي شد؟؟؟

 «در حالي كه متوسط بهاي بليت در سال 1370 برابر 225 ميليون ريال بوده، اين رقم با رشد 32 درصد به 11 هزار ريال در سال 84 رسيده است...» چند تا تمشك بديم كافيه؟ به متوسط قيمت سال 1370 يا به عددي كه بعد از رشد 32 درصد به دست مياد يا به 66 ميليون آدم لارجي كه به طور متوسط براي هر بليت 225 ميليون ريال پول ميدن؟؟؟

 آقاي معزي با كدوم حرفتون حال كنيم؟ اينكه «8 نفر عضو تيم طناب‌كشي بايد بين 540 تا 740 كيلوگرم وزن داشته باشند» يا اينكه توي صفحه بعد گفتي «وزن مجموع اين تيم بايد حداقل 480 و حداكثر 720 كيلو باشد» ... تازه چطور فاصله 540 تا 740 را در هفت رده كه شامل 480، 520، 560، 600، 640، 680، 720 ميشه تقسيم كرد؟ ضمن اينكه فكر مي‌كنم شامل پنج رده باشه نه هفت رده. (اوه چه تمشك تو تمشكي شد!!!)

 آقاي بي‌نياز دستخوش به اين حافظه‌تون!!! بابا شما كه خودتون 12 ساله اشتباها به جاي اسكندر نامه اسرار نامه را به الف «ملخ‌ها» تون بستيد.

 تمشك‌كوچولوي اين هفته هم مي‌رسه به قسمت گزارش كارشناسي ارشد: بعد از چد تا سوال = بعد از چند تا سوال و گزارش يك شبه پولدار شدن: 100وماني = 100توماني و سبك زندگي: گياه‌ه‌ايي = گياه‌هايي و رازهاي سرزمين من: كرنو = كرنون

 تازه از اين به بعد يه تمشك يلخي هم به اشكالات ويرايشي مي‌ديم: رويداد در هفته ورزشي توي جدول اعلام زمان پخش مسابقات كادر چهارشنبه 15 اسفند بايد زرد رنگ باشه و توي قسمت سينمايي «دكتر بياوريد» سوال اول مصاحبه كننده بايد bold مي‌بود كه اشتباها اولين جمله امير قادري bold شده.

لينك‌هاي مكمل

گزارش: طلاق در ويكي‌پديا و بانك مشكلات اجتماعي ايران، اين هم توصيه‌هاي قبل از طلاق و سايت فرهنگسراي خانواده

سبك زندگي: گل‌هاي آپارتماني ( 1 و 2 و 3 و 4 )

تلويزيون: عليرضا خمسه

سينما: حسين معززي‌نيا و مقالات او و روزنوشت‌هاي امير قادري

موسيقي: سعيد ذهني و آثار او

ورزش: آلفردودي استفانو و خاطرات او

طناب‌كشي ( 1 و 2 و 3 )

جهان: سرقت اعضاي بدن

روزها:

امام حسن مجتبي (ع) (1 و 2 ) و چند مديحه

آندرانيك تيموريان

جلال ذوالفنون و آثار ايشان

آسپيرين ( 1 و 2 و 3 )

محمد ابراهيم همت (1 و 2 ) و وصيت نامه ايشان

نيكلاي گوگول ( 1 و 2 ) اين هم شنل او

گاندي ( 1 و 2 )

فردريك شوپن ( 1 و 2 )

راهنما: ريكاردو زيپولي

ميهمان هفته: واتسلاو هاول ( 1 و 2 و 3 )

نظرات برگزيده خوانندگان

زاغچه: موضوع گزارشات زيادباب ميل من نبود ولي رويداد در هفته ها مثل هميشه و البته رويداد در هفته سينمايي پيشرفت قابل توجهي کرده بود. رويداد در هفته ورزشي هم که حسابي ما را سر کلاس توابع مختلط! روده بر کرد!

پدرخوانده: رويداد هفته ها به استثناي ورزشي بقيه خوب بودن!مخصوصا اجتماعي! من که تو تاکسي اونقدر خنديدم که کم موندهه بود راننده پرتم کنه پايين! يادداشتها فاجعه بودند!اصلا منظور خانم جعفريان رو نفهميدم.

پريزاد: به پدرخوانده:من هيچ وقت منظور خانم جعفريان رو نميفهمم .طرح جلد اصلا خوب در نيومده بود.سبک زندگي هم خوب بود.گزارش دلايل طلاق جوونا خيلي خوب بود.با گزارش روش تضميني قبولي ارشد کلي خنديدم. مطلب دزدي کليه هم کلي ناراحتم کرد.به هرحال شماره نسبتا خوبي بود.

زهرا: به نظر من طرح جلد اين هفته اصلا از نوع همشهري جواني نبود باورتون ميشه من وقتي ديدم ترسيدم!!!!!!!!!!!!!!! اگه يه طرح ديگه ميذاشتن خيلي عالي تر بود(البته اين نظر من و هفت هشت تا از دوستام و خانواده امه) واينکه صفحه ي ادبيات خيلي محشر بود (گفتگو با خانم عرفانه نظر آهاري)

مهدي صالح پور: اين شماره در کل جالب بود! با جلد زياد حال نکردم... ضايع بود.ولي با اجازه ات يه گوي گنده بدم به صفحه بسم الله! خيلي محشر بود! دم آقاي بهداد گرم.يادداشت ها باحال بودن ولي براي ايمان جليلي و عيسي محمدي يه چيز ديگه بود.رويداد در هفته ها خوب وبدند .. ولي باز هم با روزهاي اوج فاصله دارند!گزارش اين هفته خيلي خوب بود. يادم مياد تابستون به مجله گير داده بوديم که چرا در مورد ازدواج جوونا چيزي نمي نويسيد اونها هم با پرونده ازدواج موقت شروع کردن به اين پرونده ها و ... تا اينجا که فکر کنم چهارميشه! قضيه کنکور ارشد باحال نبود؟ خدايي ارزش گوي دادن داشت. البته ايده اش! (تو چرا فقط تمشک ميدي؟ بابا گوي هم بده!)گزارش آرزوهاي بزرگ و سبک زندگي حال نداد!مصاحبه با خمسه رو نخوندم!ولي بخش سينمايي خيلي خوب بود. آمار خوب از آقاي جعفريان و حضور دوباره امير قادري البته به صورت مهمان و ...از بخش موسيقي اش خوشم نيومد... قاطي کردن مذهب با موسيقي اصلا خوب نبود! 6 صفحه ورزشي رو نخوندم...بخش جهان سوژه اش خوب بود ولي پرداختش جالب نبود....اوه اوه اوه!چرا در شماره هاي بعد بخوانيم نداشت؟يعني چي؟ من "در شماره هاي بعد بخوانيد" مي خوام!!!)

چيزي شبيه روزنامه: بخش سينمايي و حضور امير قادري دوست قديمي ام. از گزارش کنکور ارشد به دليل نخ نما شدن خوشم نيامد و گفت و گو با خانم نظر اهاري جالب بود

پريسا: به نظر من نکته قوت اين شماره صفحه دانش و فن آوري بود با گزارش بسيار جالبي از مهندسين نرم افزار در هاليوود که من خيلي خوشم اومد! ديگه رازهاي سرزمين من هم خيلي کامل بود (هميشه هم اين طور نيست!) روزها هم يادم رفت! اون هم خيلي جالب بود! حالا اونهايي که جالب نبود: بقيه اش مي تونه بره جزو اونايي که جالب نبوده، لااقل به به اندازه بالايي ها براي من! مخصوصاً طرح جلد که به شدت مزخرف بود! يادداشت خانم جعفريان محشر بود، بچه ها! چرا گفتين نفهميدم؟ يه بار ديگه جمله اولش را بخونيد: "به خاطر تو عزيزم؟" اين جمله اي بود که مامان عسل اشتباهي به خواهر عسل sms زده بوده، حالا قرار بوده به کي برسه اين اس ام اس؟ به زن عمو شيرين مثلاً؟!

توده كشت: مي ترسم خيلي مي ترسم اين مجله هم تو زرد از آب در بياد. حق هم دارم . تجربه ثابت كرده رسانه اي كه از بيت المال استفاده مي كنه نمي تونه تا ته اش حرف من و امثال منو بزنه نمونه اش همين ... نه اسم نمي برم ، اينجا بايد از همين رسانه حرف بزنم. بي خيال تا جايي كه فرضيه" يك عده نويسنده نمي توانند هم زير نظر يك آقازاده و يك سازمان عريض و طويل كار كنند هم صادق و مستقل باشند." به خواندن مجله ادامه خواهم داد گرچه بو هاي خوشي نمي شنوم. حوصله تمشك دادن هم ندارم ولي نمي توانم ببينم از تنظيم تقويم جلالي فقط 100 سال مي گذرد و كهير نزنم.

بي غم: من يک ونيم ساله که همشهري جوان مي خونم. در واقع معتاد به همشهري جوان شدم. اين وبلاگ رو هم يک ماهه که مي بينم. به جرات ميشه گفت همشهري جوان بهترين مجله اجتماعي براي جوانان هست. ولي من هم مثل توده كشت فکر مي کنم.

مريم فشندي: شماره اين دفعه بد نبود ولي از جلد زياد خوشم نيومد هنوز هم صفحات روزها رو نخوندم که نظر بدم ولي اون گزارش در مورد ازدواج و طلاق جالب بود خبرهاي ورزشي هم بد نبودن.

نارين: اين چه عکس روي جلدي بود؟من هنوز جرات نکردم براي يک دقيقه ،جلد مجله را نگاه کنم .مامانم مي گفت چرا خريديش؟!!!ببخشيد ها ولي ميشد حد اقل با فتوشاپ صورت آقاي خمسه را بدون لک و بهتر کرد.برعکس صفحه ي بسم الله خيلي قشنگ بود طوري که دوستم را کاملا تحت تاثير قرار داد. رويداد در هفته مثل هميشه خنده دار بود .به نظر من نمودار کيفيت محتواي مجله يه نمودار سقوطيه .يعني اولش –رويداد در هفته - عاليه ولي کم کم افت مي کنه تا به صفحه هاي آخر ميرسه .اي کاش همه ي مجله رويداد در هفته بود!

الهام – پافا: الان چهارشنبه ساعت 10:52 راديو داره مصاحبه اي که از مهران رجبي کرديد رو موبه مو ميگه البته نشنيدم که اسمي از همشهري جوان ببره!

ادامه دارد...

شماره 157

ياد ايام...

  85    84

پيش درآمد

 دوستان سلام. اين چند روز كلي با خودم كلنجار رفتم كه يعني چي که چون مطالب عالي شماره قبلي زياد بوده نمي‌شه گوي داد. واسه همين هم تصميم گرفتم گوي شماره قبلي را در اين مكان و ضمن تشكر از بخش‌هاي سبك زندگي و روزها و گالري و ... تقديم كنيم به صفحه جهان با موضوع پرچم كه در كمترين حجم ممكن بيشترين اطلاعات را به مخ ما چپوند.

 راستي كسي مي‌دونه چرا روز تولد من شده روز ملي دفاع از حقوق مصرف‌كنندگان؟!

لينك‌هاي مكمل (اون‌هايي كه توي سايت انسيه خانم هست را تكرار نكردم)

گزارش: وبلاگ معرفي سرعين و اين هم سرعين در ويكي‌پديا

ورزش: كلوب طرفداران پرسپوليس

ورزش: سايت اختصاصي مهدوي‌كيا در باشگاهش و اين هم مهدوي كيا در ويكي‌پديا

ادبيات و كتاب: برايان مگي در ويكي پديا و مصاحبه او با آيزايا برلين و رامين جهان بگلو

ادبيات و كتاب: فلسفه ويكي پديا و كانون ايراني پژوهشگران فلسفه و حكمت

روزها:

سايت لغت نامه دهخدا

صفي الدين ارموي

سعيد پور صميمي ( 1 و 2 )

احمد شاه قاجار ( 1 و 2 و 3 ) و اين هم يادداشت هاي خطي درباره او

آثار هوشنگ ابتهاج و صداي او اين هم براي دانلود آثار او ( 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 )

سايت رسمي بايرن مونيخ

ارنست رنان در ويكي‌پدياي فارسي و انگليسي

اين دو تا هم يه چيزي تو مايه‌هاي روزهاي مجله است ( 1 و 2 )

راهنما: نشريه هنر هاي تصويري

موفقيت: كم رويي (هرچند شايد به قول آقاي بي‌نياز به دليل تفاوت‌هاي فرهنگي به كارتون نياد) _ 1 و 2

گوي و تمشك‌هاي اين هفته:

 گوي اين هفته را بدون مقدمه و ضمن تشكر از صفحه گالري تقديم مي‌كنيم به ميهمان هفته عزيز.

 نمي‌دونم اين آقاي رويداد ايكس هفته آخرين نمره رياضيش چند بوده اما به هر حال ما هرچي تعداد حروف سوالات جدول ابداعي ايشون را شمرديم سوال 2 به جاي 55 حرف 57 حرف داشت و سوال 6 هم به جاي 93 حرف 92 حرف داشت. يعني يه جورايي كارتون حرف داشته آقاي راوندي.

 آخ از دست رويداد در هفته ورزشي كه توي سرقت سوژه هم تمشك مي‌گيره: «گودرز شقايقيِ» هفته: اكبر ميثاقيان: كسر 6 امتياز از پرسپوليس باعث باخت ما به راه‌آهن شد – پيدا كنيد پرتقال فروش را!؟ (ضمن تشكر از توده‌كشت عزيز)

 باز هم يه جمله فلسفي از سبك زندگي: همه خواص‌هاي كيف پول را گفتيم...، انگار جمع بستن جمع مد شده.

 «قرارداد آري هان براي يك سال و نيم و با مبلغ نزديك به ميليون دلار بسته شده بود» چند ميليونش معلوم نشده آقاي شادماني؟؟؟

 ديديد حضرات خاله زنك وقتي دور هم جمعند و دارند نمودار غايبين را رسم مي‌كنند واسه كلاس گذاشتن ميگن: يارو مهندسه. حالا مهندس چي را نمي‌دونه! ...اين هم نحوه اطلاعات دادن درباره عماد مغنيه: «تحصيلات دانشگاهي: مدرك مهندسي از دانشگاه آمريكايي‌هاي بيروت»!

 چه اصراري مي‌كنه اين قسمت راهنماي كتاب كه اسم كتاب «خشت و شيشه» را «خشت و آيينه» معرفي كنه. دستخوش آقاي راهنما.

 اصلا اصرار نكنيد كه راه نداره تمشك كوچولوي هفتمون را حذفش كنيم. آخه خيلي مزه ميده: رويداد در هفته ورزشي: ح‌اجي = حاجي و سينما: شانش = شانسش

نظرات برگزيده خوانندگان (دست مدير وبلاگ جهت تخليص باز است!)

مهدي صالح پور: تمشک اساسي: در بخش نامه هاي شما را خوانديم به يک بنده خدايي گفته بودند مطلبتان را در (world2003) بريزيد! واقعا کسي نمي دونه که (word) درسته نه (world) (جهان)!!!

پارسا و پارميس: در باره طرح جلد : خيلي خوب و قشنگ بود ولي يه نامردي بود ! چرا ؟ خوب بابا اينهمه جزايري خيلي نامردي هستش،‌ فاميلي يكي از دوستاي ما جزايري است. خيلي حالش گرفته شد، البته با شهرام فاميل نيست ولي خوب تا يه هفته بازم بين دوستا سوژه ميشه. شاکي هستيم از دست حسيني راوندي (ابوالفضل: احتمالا منظورتون احسان عماديه!) چرا يه قهرمان ملي را مسخره ميکنيد مگه علي دايي چه بدي به اين ملت کرده !!!! حالا که يه آهنگ ساختن که از علي دايي هم ياد شده نبايد اينکارو کرد... از دست کل مجله هم عصباني هستيم ما که تو اين شماره هم از سريال شهريار چيزي نديدم ! شايد خوب نخونديم ولي احتمالا بازم هيتلر بازي در آوردند ! شايد اگه در باره استاد بهار بود تا حالا سي تا مطلب کار کرده بودند. ربطي به مجله نداره ! واقعا بايد به مسئول هاي فرهنگي شهرمون تبريک بگيم که تمام مجلات و روزنامه هاي کشورو سريع در اختيار مردم ميذارند. (با تخليص)

زهرا: واي شماره ي اين هفته که خيلي عاليه از پنج شنبه که گرفتم دارم ميخونم.به نظر من که مجله هر هفته داره بهتر از پيش ميشه،جالب اينجاست که من و دوستم دوسه روز پيش براي مصاحبه و بازديد رفته بوديم تحريريه ي گل آقا؛ آخرين سوال ازشون پرسيدم نظرتون درباره ي همشهري جوان چيه؟ کلي از مجله تعريف کردن و گفتن که به نظر ما مجله همشهري جوان اين روزا بي رقيبه.

الهام پافا: سلام مجله خانواده سبز درباره همشهري جوان مطلبي نوشته بود  آدرسشو دوباره ميدم شايد دوستان ديگه هم قبلا اطلاع داده باشند و شما هم خونده باشيد

http://www.ksabz.net/mixedContents/?id=e9fc0fe2-824a-4ccd-9a16-16cb210bea1d
چون خيلي حالم گرفته شده الان هم آدرسشو دادم تا بازديدکننده ها هم برن و ببينن

توده كشت: من اينقدر از بحث مفاسد اقتصادي بدم مياد که نمي تونم در باره بقيه مجله نظر بدم. هر چي باشه ه.ج. يه نشريه حکومتيه و نمي تونه فراتر از يه رسانه فرمايشي وارد اين مقوله بشه کاش اصلا بهش نمي پرداخت

زاغچه: به نظر من گوي طلايي اين هفته رو بدون شک و شبهه بايد داد به شعر طنز آقاي راوندي در رويداد در هفته اجتماعي!!

حسين جعفريان: اين شماره هم خيلي خوب بود! مخصوصا مهمان هفته که خيلي به دل من نشست ! راههاي پولدار شدن در 30 ثانيه !..من که کلي چيز ياد گرفتم شايد بعدا به دردم بخوره

زري: مي گم نبايد تعصب به خرج داد آخه کجا مجله داره بهتر از پيش مي شه!!؟؟ ما که نديديم! حداقل انتقاد، سازنده‌تر از تعريف بي اساسه !!

بهاره: من ديدم چند نفر گفته بودن جلد مجله خوب نشده. ولي من اين حرف رو قبول ندارم. اين جلد يک کار حرفه اي عالي بود که با استفاده از فضاي فيلم ماتريکس تهيه شده و اگر کسي کمي کار گرافيکي کرده باشه و سواد گرافيکي داشته باشه مي دونه که چقدر کار درجه يکي هست.

پارسا و پارميس: راستي رفتيم اون لينکيو (خانواده سبز) که يکي از دوستان گذاشته بود خونديم و خيلي شاکي شديم روي سخن ما به نويسنده اونا : به طرح روي جلد مجله گير داده بودند !مگه گذاشتن عکس يانگوم گناهه به خدا همين يانگوم از خيلي از بازيگراي معروف خودمون با آبروتر و باحياتره ((( فستيوال هاليوودو که همه ديدن ))) ديگه به کتاب هري پاتر هم گير ميدن ! مگه نميگيد هري پاتر جنبه سياسي و غير فرهنگي داره اگه عرضه داريد کتاب بنويسيد که ضد اون باشه و روز اول 12,000,000 جلد فروش کنه ! راستي جوون هاي ايروني با عکس هايي که روي جلد مجله ها ميبينند تحريک (( جنسي )) نميشند ماشاااله به لطف بازيگراي سينما و تلوزيون اين تصاويير عادي شده و تحريک هارو توخونه يا سينما ميشن نه روي مجله که خريداراش انقدر با فرهنگ هستن که مجله رو به خاطر مطلب بخرن به قول يکي از ضرب المثل هاي خودمون : از طلا گشتن پشيمان گشته ايم  مرحمت فرموده ما را مس کنيد. جايزه مايزه نميخواهيم بذاريد با همين مجله ادامه بديم (با تخليص)

علي اكبر: اين هفته مجله رنگ بوي بهتري داشت ..خواندني تر شده بود.

هاله: شما چطوري دلتون مياد لذت عميق اين صفحات رو با 55 و 57 و چه مي دونم هر شماره ي ديگه اي خراب کنيد؟ به نظرتون اصلا مهم اه جواب اون سوال 50 حرف باشه يا 100 حرف؟ زندگي که اينطوري به يک زباله دان تبديل ميشه، چون از نظر شما همه چي اش غلط ميشه...

چيزي شبيه روزنامه: نمي دانم چرا به نيمه اسفند نرسيده دوست دارم ويژه نامه هاي نوروزي را ببينم

نارين: طرح روي جلد يه کم گيج کننده بود . يعني به خاطر تکرارعکس چشم در يک نقطه متمرکز نميشود. عکس صفحه بسم الله واقعا قشنگ ، گزارش شهرام جزايري جالب بود اما اي کاش مفصل تر بود.پشت پرده ي يک سوتي بزرگ اي کاش بيشتر بود چون مطلب از بيخ قاطي پاتي بود ، به نظرم بيشتر توضيح ميداد بهتر بود.اين خ .م هم عجب مارمولکي بوده ! مصاحبه مهدوي کيا را پسنديدم چون به دلايلي طرفدارش هستم.

حميدرضا: طرح روي جلد اگه اولين عکس هم عينک کامل روي چشم ها بودش و چشمهاش معلوم نبود مي تونست جالب باشه اما اينجوري جالب نيستش. درباره گوي و تمشک رويداد در هفته سينمايي هم واقعا خيلي مسخره هستش که به آگهي ها هم گوي ميدن.

حوا: مجله ي خوب پر بار يه  دستشون درد نکنه اما از فضل پدر پسر چه حاصل ؟من مشتري پرو پا قرص همشهري جوان ام خيلي دوستش دارم اما اين دليل نمي شه يه وب بزنم فقط وايه همشهري من بايد خودم قوه استعداد هامو به کار بگيرم و يک کار نو کنم نه اينکه کليشه بشم و بچسبونم خودمو يه جورهايي .... من خودم مستقل باشم خوبه نه اينکه در لفافه ي يکي ديگه شناخته شم و در اخر اگر هر کس مثل خودش باشد دنيا را کساني پر مي کنند که مقل هيچ کس نيستند حالا فهميدي گيرمم که پدر بود فاضل از فضل پدر پسر چه حاصل ؟ (ابوالفضل: )

هادي: خانم نفيسه مرشدزاده! اين چه يادداشتي بود که نوشته بودي!؟ نمي نوشتي بهتر بود!

نقداغ

ابوالفضل ناظمي:

نمي‌دونم براتون تجربه شده يا نه اما به دل چسبيدن صفحات رويداد و گاهي تمام مجله بستگي به روحيه خودمون موقع خوندن اون قسمت مجله داره و واسه همين ممكنه توي يه هفته يكي بگه خوبه يكي هم چيز دندانگيري از اون قسمت يا حتي كل مجله گيرش نياد.

دعاي آخر وبلاگ: يادش به خير يه زماني اينجا 4 تا نويسنده داشت الهي بز بشه هر كي چشممون كرد!